درباره اهورامزدا، خدای زرتشت
اهورا مزدا که بعدها اورمزد خوانده شده به معنی «خدای حکمت» یا «خدای حکیم» است. همه جا حضور دارد، همه توان و همه دان است، آفریننده و نگهدارنده و پروراننده است. قابل لمس و رؤیت نیست. صادق و عادل و رحمان است. حبیب و حامی کسانی است که دوستی اش را می جویند و اشتیاق محبت او را دارند. خدای اهورامزدا دارای صفات بسیار است که عارض بر وجودش نیستند، بلکه عین ذاتش هستند. تجلی مادی او نور است و تجلی اخلاقی او حقیقت است
معانی اهورا
اشوزرتشت* خداوند را به نامهای اهورا، مزدا، اشا یا ترکیبی از آنها و بیشتر به نام اهورامزدا و یا مزدااهورا و گاهی هم مزدا اشا خوانده است. اهورامزدا به معنی هستی بخش، سرور دانا و داور هستی است. آنچه که فردوسی «خداوند جان و خرد» خوانده است
اهورا از اندیشه اه به معنای هستی؛ مزدا از ریشه من به معنای منش و خرد و اشا به معنای راستی و داد است. «اشا» همچنین، هنجار (قانون) طبیعی و خدایی است که آفرینش، را سامان می دهد و اندیشه، گفتار و کردار آدمیان را ارزیابی می کند. این سه نام، ویژگی بنیادی خداوند را که هستی (مطلق وجود)، دانایی (عقل) و داد (عدل) باشد، باز گو می کند. با توجه به اینکه خداوند کلی و مطلق و آدمی جزئی و نسبی است؛ شناخت خداوند با تواناییهای محدود آدمی و تعریف او با واژه های قراردادی شدنی نیست. با همه اینها، آدمی کوشاست تا با خرد «من» وجدان «دانا» و بینش «بادا» حقیقت هستی (وجود) را دریابد و دهنده هستی (خالق) را بشناسد. خدای زرتشت، اهورامزدا، هستی دهنده و خرد است
اهورا هستی بخش
نخستین بخش نام خداوند «اهورا» به چشم هستی بخش است. «هستی» را می توان دریافت ولی نمی توان بیان کرد. در بودن (تحقق) هستی دو دلی (تردید) روانیست. اوستا از هستی و ناهستی، زندگی و نازندگی، سپنتامینیو و انگرمینیو سخن می گوید. زندگی و سپنتامینیو، هستی؛ نازندگی و انگرمینیو، ناهستی اند. هستی و ناهستی هر دو واقعیت اند. یعنی در خارج تحقق دارند ولی تنها هستی، هستی دارد. ناهستی واقعیت دارد ولی هستی ندارد. در دانش دین زرتشتی، تنها داده های اهورامزدا هستی دارند. جهان، زندگی، راستی، نیکی، پیشرفت، آدمی، حیوان، گیاه و جماد، همه هستی دارند. هستی (وجود) در این مفهوم همان است که در فلسفه ایرانی به وجود اعتباری انتزاعی به معنای عام بدیهی بیان می شود. زیرا داده اهورامزدا هستند. مرگ واقعیت است ولی، هستی ندارد. زیرا داده اهورامزدا نیست بلکه پدیده ای است غیراهوریی. گوهر هستی یکی، جهانی، کلی و همه جاگسترده است. به گفته اشوزرتشت: «اهورامزدا، آن هستی جهانی و کلی است که همه هستیها داده او و پایدار از اوست». از این رو اشوزرتشت آن سرچشمه نادیده را اهورا یعنی هستی، سرچشمه هستی و دهنده هستی می خواند. در گاتها (کتاب مقدس زرتشت)، هستی بخشی یا آفرینندگی اهورامزدا، با دو واژه «داتار» و «تشا» بیان شده است. داتار یا دادار از ریشه «دا» به معنای دادن دهنده هستی (وجود) و شکل دهنده آن (خالق) است. همان گونه که خورشید نور، گرمی و زندگی می بخشد، «دادار» خوبی و نعمتها را ارزانی می دارد. و همان گونه که معمار و مهندس، سازندگی می کنند و به اشیاء شکل می دهند، «تشا» به موجودات چهره می دهد. برخلاف نظریه مذاهب ابراهیمی که خداوند همه چیز را از هیچ به وجود آورده است، در دین زرتشت اهورامزدا از آنچه دارد موجودات را هستی می دهد. از همین رو، آفرینش بنا به فلسفه زرتشتی، قدیم است. همیشه با اهورامزدا و در اهورامزدا بوده است. در دین زرتشتی، «اهو» یا گوهر هستی موجودات زنده در «فروهر» اهورامزدا است. «فروهر» نمادگر گوهرهستی است که در همه زندگان، امشا سپندان (فرشتگان برتر) و آدمیان هست، نادیدنی است و پیکره ای که از او ساخته اند، پنداری (خیالی) است. اهورامزدا جهان و همه نعمتها را از «هستی» خود داده است. از این رو جهان هستی از خداوند جدا نیست. ولی اهورامزدا «کلی» و «مطلق» است و گیتی جزئی و نسبی است
همه چیز درباره ی زرتشتیان
دین زرتشتی یا مزدیسنا نامِ دینِ پیامبرِ ایرانی، اشوزرتشت اسپنتمان است. مزدَیَسنا صفت است و بمعنای پرستندهٔ اهورامزدا است. مزدا هم همان خدای یگانهاست. مزدَیَسنا ضدِ دیویَسنا است. دیویَسنا هم بمعنی پرستندهٔ دیو یا دَئِوَ میباشد و ضدِ آن واژهٔ وی-دَئِوَ یا ضدِ دیو است. مزدَیَسنا پیرامونِ ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۰۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایهگذاری شد.[۱]زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش آئین کهن آریاییان پرداخت و بتدریج برای خود پیروانی یافت که پس از وی به مزدیسنان یا زرتشتیان شُهره شدند. در ادبیاتِ مزدیسنا نیز مزدیسن با گویشِ پهلوی، معادلِ دین آورده به زرتشت، راستی پرست و با صفتِ زرتشتی آمدهاست.[۲]. همچنین به زرتشتیان بهدین نیز میگویند.
عناصرِ مزدَیَسنا یکتاپرستانهاند و از یکتاپرستی سرچشمه میگیرند. البته در برخی منابع از ایشان به نامِ دوگانهپرست هم یاد شده که بیشتر در اثر اشتباهی است که در شناختِ درستِ مزدیسنا و بر اساسِ برداشتهایی از دو کتابِ دینکرد و بندهشن انجام شده[۳] و مزدیسنان با زروانیان یکی پنداشته شدهاند زیرا اعتقاد به دوگانگیِ آفرینشی در میان زروانیان نیرومند است[۴] نه مزدیسنان. کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخشهای گوناگون اوستا بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنانِ شخص زرتشت بودهاست.
نوع : pdf
نوع نگارش : فارسی
تعداد صفحات : 12
تعداد جلد : 1
دیدگاه ها