no-img
فروشگاه آنلاین پویا فایل

کتاب دو قرن سکوت - فروشگاه پویا فایل


فروشگاه آنلاین پویا فایل
اطلاعیه های سایت

گزارش خرابی لینک
اطلاعات را وارد کنید .

ادامه مطلب

PDF
کتاب دو قرن سکوت
pdf
ژانویه 8, 2017
1 مگابایت
3000 تومان
0 فروش

کتاب دو قرن سکوت


%d8%af%d9%88%d9%82%d8%b1%d9%86-%d8%b3%da%a9%d9%88%d8%aa_000001

رضا شاه گفتمان ملی گرائی سکولار را -که گاهی نشات گرفته از خود حکومت و گاهی ایجاد شده توسط نخبگان تجدد طلب بود- ترویج می‌کرد. این گفتمان در نشریات عمومی قابل چاپ بود. در نتیجه این کار، از اسلام کمتر در نشریات یاد می‌شد و در نشان‌های ملی و جشن‌ها کمتر اثری از آن به چشم می‌خورد. بسیاری از ایرانیان ملی‌گرا در این زمان، اسلام را از هویت ایرانی تفکیک می‌کردند و تاریخ ایران را از نو می‌نگاشتند تا میراث پیش از اسلام را به جای میراث اسلامی پر رنگ کنند. این روشنفکران، اغلب به طور صریح مذهب را رّد نمی‌کردند بلکه آنچه که آنها نمونه‌هایی از «عقب ماندگی» و «بربریت» می‌نامیدند مورد انتقاد قرار می‌دادند. برخی دانشوران همچون عبدالحسین زرینکوب که یک تاریخ‌نگار ملی‌گرای اثر گذار و یک ایدئولوگ بود، پا را فراتر گذاشت و ادعا نمود اسلام و شیعه به طور مشخص غیر ایرانی هستند. کتاب دو قرن سکوت او نماینده این تصویر ملی‌گرای سکولار از تاریخ ایران است. روایت زرین کوب از تاریخ ایران، باز سازی باستان گرایانه‌ای از ایران به عنوان ملتی ناب است که در آن شهروندی بر پایه نژاد، زبان مشترک، تاریخ مشترک یا عضویت در فرهنگ و تمدنی متحدالشکل می‌باشد. این تعریف زرین کوب از هویت ملی، ایران را به صورت کشوری همچون کشورهای اروپایی نشان می‌داد و در عین حال ایرانیان وطن پرست را از ملل اسلامی و از رهبران مذهبی دور می‌کرد. کتاب زرین کوب با حمله اعراب به ایران در قرن هفتم میلادی شروع می‌شود که او آن را به صورت یک تراژدی برای ملت ایران معرفی می‌کند. او دو قرن اول تاریخ ایران پس از حمله اعراب را دوره‌ای از تاریکی همراه با کشمکش بین دو ملت (اعراب و ایرانیان) می‌نمایاند. در این کتاب فاتحان عرب مسلمان به صورت بربرهایی خشن و نژادپرست تصویر شده‌اند که در پایمال کردن روحیهٔ ملی ایرانی به وسیله تخریب هر چه ایرانی است مصمم هستند. با این حال او ادعا می‌کند که ایرانیان بزودی برتری خود را در مسائل مملکتی، کشاورزی، جنگ آوری و دانش ثابت کردند و در نهایت به مراکز قدرت دست یافتند. زرین کوب این بحث را پیش می‌کشد که ایرانیان در این دو قرن تنها کاری که می‌توانستند بکنند این بود که در شورش‌های منتهی به شکست شرکت کنند و آنچه می‌توانستند از فرهنگ ایران حفظ کنند تا پس از پایان دو قرن حکومت زورگویانه عربی/اسلامی، ضمیر ایرانی دوباره پیروز میدان ظاهر شود.

«دو قرن سکوت» نخست به صورت پاورقی در نشریه «مهرگان» ارگان «جامعه لیسانسیه‌های دانشسرای عالی» چاپ شد. سپس در سال۱۳۳۰ برای نخستین بار به صورت کتاب توسط همان نهاد منتشر شد.

پس از نخستین انتشار در زمان پهلوی دوم، به سرعت چاپ اول «دو قرن سکوت» نایاب می‌شود. دکتر زرین‌کوب به تجدید چاپ رضایت نمی‌دهد تا در فرصت مناسب به تجدید نظر دربارهٔ کتاب بپردازد. زرین‌کوب جوان، پنج سال وقت و انرژی صرف می‌کند و منابع متعدد را از دیده می‌گذارند تا در اردیبهشت ۱۳۳۶ متن گسترش یافته و تجدید نظر شده اثر از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر می‌شود. او در مقدمهٔ ویرایش دوم، برخی از انتقادات ویرایش اول کتاب را ناشی از جوانی و تعصب خود در آن هنگام می‌داند.[۳]

از فروردین ۱۳۳۶ متن «دو قرن سکوت» از چاپ دوم به بعد تغییر نکرد و چاپ‌های بعدی بر پایهٔ همین متن انجام شده‌است. پس از گذشت بیست سال از پیروزی انقلاب، کتاب «دو قرن سکوت» مجوز چاپ گرفت و انتشارات سخن، چاپ نهم آن را منتشر کرد. در ابتدای این کتاب نقد مرتضی مطهری بر این کتاب -که بخشی از کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» بوده‌است- عیناً آورده می‌شود که به تحلیل‌های زرین کوب پاسخ داده شده‌استهرچند اظهار نظر كامل پيرامون تمامي مطالب كتاب نيازمند نقد و بررسي موردي است ؛ اما اگر به صورت كلي بخواهيم ارزيابي درباره آن داشته باشيم در اين زمينه توجه شما را به مطالب ذيل جلب مي نمائيم :
يكم . پيشينه كتاب دو قرن سكوت :
مرحوم دكتر عبدالحسين زرين كوب، دو قرن سكوت را در سال ۱۳۳۰ براي اولين بار به چاپ رساند. اين اثر كه به بررسي سرگذشت حوادث و اوضاع تاريخي ايران در دو قرن اول اسلام مي پردازد، بر اساس ديدگاه باستانگرائي و برتري ايران قبل از اسلام تاليف شده و از نظر تاريخي، ايراداتي اساسي دارد كه مولف در مقدمه چاپ هاي بعدي كتاب آن گوشزد نموده است و خود اعتراف مي كند كه با توجه به شور جواني اي كه در دوران نگاشتن اين كتاب با او همراه بوده است، در بسياري از مسائل مغرضانه نويسندگي كرده است. لذا در چاپ دوم اين كتاب دكتر عبدالحسين زرين كوب به انجام تصحيحاتي در راستاي صحت بخشيدن هرچه بيشتر به اثرش دست زد. استاد مطهري در خدمات متقابل اسلام و ايران انتقادات جدي و تندي را نسبت به اين كتاب دارد و در آغاز اين كتاب از نوشته ي استاد مطهري نيز ياد شده است. اين كتاب در سال ۱۳۸۴ براي نوزدهمين بار توسط انتشارات سخن به چاپ رسيد.

دوم . فضاي زماني و فكري نويسنده :
نويسنده در زمان و شرايط به تأليف كتاب مذكور مي پردازد كه غربزدگي ، حمله به اسلام و تقديس ايران باستان ، دو پايه سياست فرهنگي عصر پهلوي بود كه توسط روشنفكران سكولار انجام مي‌گرفت. در آن روزگار سرد و سياه و تلخ ، همسو با مذاق قدرت مسلط، صادق هدايت (نيهيليست يهودي تبار، كه جان بر سر نيست انگاري كافكايي گذاشت) كتاب «پروين دختر ساسان» را نوشت. مجتبي مينوي «مازيار» را همراه با نمايشنامه صادق هدايت منتشر كرد و درآن ، از ارتش رهايي بخش اسلام كه رائد و رهنماي آن ، يك ايراني پارسا و آزاده و فرهيخته (سلمان پارسي) بود با عنوان «مشتي مارخواران اهريمن نژاد» ياد كرد.
سعيد نفيسي اعراب مسلمان را «گروه سوسمارخوار و بي خط و دانش» شمرد كه ۱۷ وي همچنين در لزوم تغيير خط اعلام كرد: «… من جدا عقيده ايماني دارم كه يكي از نخستين ضروريات زبان فارسي، اختيار كردن خط ديگري جز خط امروز است…». احمد كسروي ، عضو انجمن آسيايي همايوني لندن (بزرگترين لژ فراماسونري در خاورميانه) بانوشتن كتاب «زبان پاك» به جنگ واژه هاي عربي تبار موجود در زبان فارسي (كه استعمال آنها قرنها در ادبيات كشورمان رواج داشته و در معني ، تابعيت ايراني گرفته اند) رفت و به سره نويسي ، بلكه واژه تراشي هاي بعضا مضحك (نظير جعل واژه شلپ! به جاي شيريني) پرداخت. (ر.ك : زمانه و كارنامه ابراهيم پورداوود ، علي ابوالحسني ،جام جم ) در چنين فضائي عبدالحسين زرين كوب كتاب «دو قرن سكوت» را نوشت و در آن ، هرچه را كه از آن ايران باستان نبود «زشت و پست و نادرست» شمرد!
سوم . اعتراف و جبران اشتباهات :
بسياري از روشنفكران شووينيست مآب عصر رضاخان ، بعضاً با شهامت تمام به اشتباه خويش اعتراف كردند. همان كاري كه عبدالحسين زرين كوب انجام داد ودر پيشگفتاري كه بر چاپ دوم «دو قرن سكوت» نوشت با اعترافي دليرانه ، حق پذيري و پختگي تدريجي خويش را ثابت كرد. گام مهمتر زرين كوب در اين عرصه ، نگارش كتاب گرانسنگ «كارنامه اسلام» بود.
دكتر زرين‌كوب در مقدمه چاپ دوم مي‌نويسد: «در تجديد نظري كه در اين كتاب، براي چاپ تازه‌اي كردم، … ترتيب و شيوة كتاب اول را بر هم زدم و كاري ديگر پيش گرفتم. از آنچه سخن شناسان و خرده‌گيران، در باب چاپ سابق گفته بودند، هر چه را وارد ديدم به منت پذيرفتم و در آن نظر كردم. در جايي كه سخن از حقيقت جويي است چه ضرورت دارد كه من بيهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته‌ام دفاع كنم و عبث لجاج و عناد ناروا ورزم؟ از اين رو، در اين فرصتي كه براي تجديد نظر پيش آمد، قلم برداشتم و در كتاب خويش بر هر چه مشكوك و تاريك و نادرست بود،خط بطلان كشيدم. بسياري از اين موارد مشكوك و تاريك جاهايي بود كه من در آن روزگار گذشته، نمي‌دانم از خامي يا تعصب،نتوانسته‌ بودم به عيب و گناه و شكست ايران به درست اعتراف كنم. در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبريز بود كه هر چه پاك و حق و مينوي بود از آن ايران مي‌دانستم و هر چه را از آن ايران– ايران باستاني را مي‌گويم- نبود زشت و پست و نادرست مي‌شمردم. در سالهايي كه پس از نشر آن كتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمي از كار و انديشه در باب همين دوره از تاريخ ايران، غافل نبودم در اين راي نارواي من، چنانكه شايسته است، خللي افتاد. خطاي اين گمان را كه صاحب نظران از آن غافل نبودند، دريافتم و در اين فرصتي كه براي تجديد نظر در كتاب سابق بدست آمد لازم ديدم كه آن گمان خطاي تعصب آميز را جبران كنم. آخر عهد و پيماني كه من با خوانندة اين كتاب دارم آن نيست كه دانسته يا ندانسته، تاريخ گذشته را به زرق و دروغ و غرور و فريب بيالايم. عهد و پيمان من آن است كه حقيقت را بجويم و آن را از هر چه دروغ و غرور و فريب است جدا كنم. در اين صورت ممكن نبود كه بر آنچه در كتاب خويش نادرست و مشكوك مي‌ديدم از خامي و ستيزه‌رويي خويش،خط بطلان نكشم و خواننده‌اي را كه شايد بر سخن من بيش از حد ضرورت اعتماد مي‌ورزد با خويشتن به گمراهي بكشانم. … خوانندة جواني كه آن كتاب سابق مرا خوانده بود، در ذهن خويش پرسشهايي مي‌داشت كه من در آنجا، بدانها جوابي نداده بودم. سبب سقوط و شكست سامانيان چه بود؟ … در هر حال از اين بايت هيچ ادعايي ندارم: ادعا ندارم كه در اين جستجو به حقيقتي رسيده‌ام. ادعا ندارم كه وظيفة مورخي محقق را ادا كرده‌ام. اين متاعم كه تو مي‌بيني و كمتر زينم.»

چهارم . نقد استاد مطهري بر كتاب دو قرن سكوت :
استاد مطهري در كتاب ارزشمند و مستند خدمات متقابل اسلام و ايران مي نويسد : « خواننده عزيز ! از آنچه در بخش سوم اين كتاب خواند هر چند باختصار برگذار شده است يك مطلب كاملا دستگيرش مي شود و آن اينكه عكس‏العمل‏ ايرانيان در برابر اسلام فوق‏العاده نجيبانه و سپاسگزارانه بوده و از يك‏ نوع توافق طبيعي ميان روح اسلامي و كالبد ايراني حكايت مي‏كند . اسلام براي‏ ايران و ايراني در حكم غذاي مطبوعي بوده كه به حلق گرسنه‏اي فرو رود . يا آب گوارايي كه به كام تشنه‏اي ر يخته شود . طبيعت ايراني مخصوصا با شرايط زماني و مكاني و اجتماعي ايران قبل از اسلام اين خوراك مطبوع را به‏ خود جذب كرده و از آن نيرو و حيات گرفته است و نيرو و حيات خود را صرف خدمت به آن كرده است
چنانكه مي‏دانيم از سال ۴۱ هجري تا ۱۳۲ يعني نزديك يك قرن امويان بر جهان اسلام حكومت راندند . امويان ، اصلي را كه اسلام ميرانده بود ، يعني‏ امتيازات قومي و نژادي ، كم و بيش زنده كردند ، ميان عرب و غير عرب‏ بالخصوص ايراني تبعيض قائل مي‏شدند ، سياستشان سياست نژادي بود امويان حساسيت خاصي عليه ايرانيان داشتند كه با ساير نژادهاي غير عرب‏ مثلا قبطيها ، نداشتند . علت اصلي اين حساسيت تمايل نسبي ايرانيان نسبت‏ به علويين خصوصا شخص علي عليه‏السلام بود ، نقطه حساس سياست اموي جنبه‏ ضد علوي آن است و نظر به اينكه سياست علوي بر اجراء جنبه‏هاي ضد نژادي و ضد طبقاتي اسلام بود و طبعا اجراء اين اصل بر عرب خصوصا قريش كه خود را نژاد برتر مي‏دانست دشوار بود ، امويان از نخوت عربي و قرشي به سود حكومت خويش بر ضد علويان استفاده مي‏كردند
لهذا امويان با هر عنصر طرفدار علويين اعم از عرب يا ايراني يا افريقايي ياهندي مبارزه مي‏كردند ، مظالمي كه آل علي و پيروان عربشان از امويان‏ ديدند از مظالمي كه بر ايرانيان در آن دوره وارد شد بسي بيشتر و جانگدازتر بوده است از سال ۱۳۲ كه عباسيان روي كار آمدند دفتر سياست ورق خورد . سياست‏ عباسيان تا زمان معتصم كه عنصر ترك روي كار آمد بر مبناي حمايت از ايرانيان و تقويت ايرانيان عليه اعراب بود . صد ساله اول عباسي براي‏ ايرانيان عصر طلايي بوده است . برخي وزراي ايراني مانند برامكه كه از اولاد بوداييان بلخ بودند و فضل بن سهل ذوالرياستين سرخسي ، بعد از خليفه‏ بزرگترين قدرت بشمار مي‏رفتند

نوع : pdf

نوع نگارش : فارسی

تعداد صفحات : ۳۲۱

تعداد جلد : ۱



موضوعات :

دیدگاه ها


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پوسته وردپرس