کتاب بهائیگری
بهائیگری کتابی است که احمد کسروی در رد و انتقاد از بهائیت نوشتهاست. ابتدای این کتاب با رد مهدویت، تشیع، شیخیه و کیش بابی شروع شده و نهایتاً به نقد دین بهائی میپردازد. وی در ابتدای گفتار یکم کتاب، بهائیگری را از بابیگری و بابیگری را از شیخیگری و شیخیگری را از شیعیگری برخاسته میداند. و مهدیگری را نیز بر پایه شیعیگری دانسته از این رو بهائیگری را از ابتدا پندار بر پندار بر پندار میداند
چنانچه بارها گفتهایم ما را با بهاییان دشمنی نیست، آنچه ما را بنوشتن این کتاب واداشته، دلسوزی به حال مردم است. امروز بهاییگری در این کشور یکی از گرفتاریهاست. این کیش هم خود بهاییان و هم دیگران را به رنج انداختهاست. اما بهائیان:
نخست همه میدانیم که آنان دسته کوچکی هستند و مردم که آنان را دشمن میدارند هر زمان که فرصت یافتند از گزند و آسیب به ایشان خودداری نمیکنند. چنانچه همین امسال آن پیشامد ننگآور در شاهرود رخ داد. دوم، هر بهایی چه زن چه مرد، بدستور کیش خود، ناچار است که تبلیغ کند. و این تبلیغها نود ونه درصد بیهودهاست. و جز مایه شرمندگی و دلازردگی به خود «تبلیغ»کننده نمیباشد. بدبختان باید این رنج بیهوده را به خود هموار گردانند
سوم، بهاییان چون تشنه «تبلیغ» میباشند و به «مبلغ» پول میدهند و پاس میگزارند و نوازش مینمایند، این خود زمینهای پدید آورده که برخی مردان بیدین و بیهمه جیز که هنرشان جز سخنبافی و زبانگردانی نیست، خود را بنام «مبلغ» به آنها میبندند که تا میتوانند بهرهجوییها میکنند و به خوشگذارنیها میپردازند و چون اندک رنجشی پیدا کردند، این بار بیرون میآیند و به نام آنکه من فریب خوردهبودم، جا برای خود در میان مسلمانان باز میکنند، و این بار به دشمنیهای بسیار بیشرمانه با بهائیان میپردازند و هر چه دلشان میخواهند مینویسند.
اما رنج و زیانی که ایرانیان از بهائیگری میبرند: بیگفتگوست که بهائیان دشمن این تودهاند. باز بیگفتگوست که از درون دل بدبختی و گرفتاری این توده را میخواهند. زیرا آنان که از مردم این همه رنج میبرند و در این صد سال نتوانستند آزادی برای خود بدست آورند. ناچاریست که در آرزوی بهم خوردن این کشور میباشند که به آزادی برسند. گذشته از رازهای سیاسی که نمیخواهم در اینجا به میان آید.
به هر حال میخواهیم این دو تیرگی از میان برخیزد (چنانچه میخواهیم دو تیرگیهای دیگر از میان برخیزد) و این کتاب را به آن خواست نوشتهایم. ما نمیگوییم بهائیان دست از کیش خود بکشند، بلکه میگوییم اگر کیش بهایی آن شایستگی را دارد که جهان را راه برد نشان بدهند و ما نیز خواهیم توانست با بهاییان همدست گردیم و آنرا در سراسر ایران رواج دهیم. و اگر ندارد در آن حال بهائیان باید دست بردارند و خود را و دیگران را به رنج نیندازند، بهائیان به ایرادهای ما پاسخ دهند تا بدانیم چه میگویند…
نوع : pdf
نوع نگارش : فارسی
تعداد صفحات : 74
تعداد جلد : 1
دیدگاه ها