کتاب بررسی تاریخ و هنر گوتیان و لولوبیان
شوریان از گوتیها با نام «قوتی» یاد کردهاند. [۱] واژهی گوتی فقط در هزاره دوم و سوم پیش از میلاد به کار میرفته است و به یک گروه قومی مشخصی گفته میشده و سپستر این اصطلاح به اقوام گوناگونی که در شمال و شرق بابل زندگی میکردند، گفته شده است و گستره جغرافیایی مشخصی را شامل نمیشده است. در هزاره نخست پیش از میلاد، همه اورارتوییان مردم ماننا و ماد را «گوتی» مینامیدند و فقط گاهی در کتیبههای سارگون دوم، مادها از گوتیان مشخص شدهاند. بخشی از خاک ماد در هزارهٔ سوم پیش از میلاد، جزو منطقهای بود که منابع کتبی به آن اشاراتی دارند. آثاری به زبان سومری وهوریانی در دست است که در آنها آمده که، در کوهپایههای غربی زاگروس و در آنجایی که بعدها ماد غربی تشکیل شد، قبایل هوریان Hurrians، لولوبیان Lullubians و گوتیان ودیگر اقوامی که با عیلامیان قرابت داشتند، زندگی میکردند. [۳] از گستردگی قلمرو پادشاهان گوتی، آگاهی چندانی در دست نیست. [۴]
گوتی نام مردمانی بوده است که در همان هزارهٔ سوم و دوم پیش از میلاد در شرق و شمال غربی منطقهٔ سکونت لولوبیها (در منطقهٔ آذربایجان و کردستان) میزیستهاند. [۵] همچنین محل سکونت آنها، در شمال، شمال غربی و شمل شرقی لولوبیها، ذکر شده است. [۶]
مردم سراسرناحیهای که از ارومیه تا بخش علیای رود دیاله ادامه داشت، لولوبی وگوتیها بودند، لولوبیان در نقاط غربی وگوتیان در نواحی شرقی سکونت داشتند.
در ادبیات کهن، عقیدهٔ شایعی وجود داشت که سرزمین آنها را با جبال «جودی داغ» در شمال آشور یکی میدانست. در هزارهٔ اول پیش از میلاد، همهٔ اورارتورییان و مردم مانّا و ماد را «گوتی» مینامیدند. [۸]
منابع آشوری، گاهی این نام را بر بخشی پهناور اطلاق میکند که شامل همهٔ ساکنان زاگروس بوده است، فقط گاهی در کتیبههای سارگون دوم، مادهای ایرانی زبان، از «گوتیان» متمایز و ممتاز گشتهاند.
گوتیها در مجموع، با ۲۰ یا ۲۱ پادشاه، ۱۲۵ سال بر بین النهرین فرمان راندند. [۱۰] در آثار بازمانده از هزارهٔ اول پیش از میلاد، نشانهای از موجودیت مستقل گوتیها در دست نیست، زیرا منابع آشوری آن روزگار، بنا بر رسم متداول از واحدهای کوچک سیاسی نام میبرد، و از افراد و مردمی که به قبایلی منسوب هستند، ذکری به میان نمیآورد. [۱۱]
نام گوتیوم در رسالهای جغرافیایی که دبیران بعد از ساراگن دربارهٔ گسترهٔ امپراتوری او نوشتهاند، به چشم میخورد. [۱۲] گوتیها در سدهٔ بیست و سوم پیش از میلاد، در زمان سلطنت نارام – سین پادشاه اکد، که در آن روزگاران سراسر بین النهرین را تا کوه پایههای زاگروس و ارمنستان و جبال توروس در آسیای کهین زیر فرمان داشت، در صحنهٔ تاریخ پدیدار میشوند. عیلام و احتمالاً بخشی از سوریه را نیز در اختیار داشتند. بنا بر روایات تاریخی اکدی، نارام – سین پادشاه اکد ظاهراً در اواخر دوران سلطنت خود، ناگزیر به جنگ با گوتیها شد و در ضمن پیکار با آنها از پای در آمد. یاکوبسون Jakobson سومرشناس دانمارکی، حدس میزند که انریدواوزیر Enridavazir، پادشاه گوتیها، پس از غلبه بر نارام – سین توانست در بخش جنوبی بین النهرین نفوذ کند و نیپور Nippur، شهر مقدس سومریان را به تصرف در آورد، و در آنجا کتیبهای را که کاتبان اکدی برای او تحریر میکردند، بر پا سازد. [۱۳] شاید بتوان مهمترین دلیل پیروزی گوتیها بر اکدیها را در برتری سلاحی آنها دانست، لشگریان اکد که بیشتر از داوطلبان بودند، سلاحشان بسیار بدوی و شامل کلاهخود از مس، و کمان و تبرزین بوده است. به نظر میرسد که سران گوتیها، ضمن حمله به اکد، توانسته بودند که اتحاد بزرگی از قبایل را فراهم آورند. [۱۴] در این نبرد گوتیها با لولوبیها متحد شده بودند. [۱۵]
با وجود این، «شارکالی شاری» sharkalisharri فرزند نارام – سین، وضع را به سود خویش بهبود بخشید و به هر تقدیر، اراضی خاص خود، یعنی بین النهرین را را، حفظ نمود و سارلاگاب Sarlagab، پیشوای گوتیان را اسیر ساخت. [۱۶ [این قوم حدود یک صد سال بر مناطق تحت تسلط اکّد حکومت کردند. [۱۷] انگیزه گوتیها برای نبرد با بابیان را میتوان در فشارهای دولتهای میان رودان در هزارهٔ سوم پیش از میلاد [۱۸] و پیشرفتها و پیروزیهای اینشوشیناک، شاه ایلامی بر اکد دانست. [۱۹]
از اواخر تسلط گوتیها بر بابل، به تدریج نهضتی برای اخراج آنان به رهبری سلسله جدید اور Ur ایجاد شد. پادشاهان جنگجوی بابل به حمله پرداختند و قدرت آنان را در هم شکستند [۲۰] رو به ضعف رغتن گوتیها در پایان سدهٔ بیستم پس از میلاد باعث شکست آنها و برگشتشان به کوههای کردستان و آذربایجان شد. و احتمالاً در آنجا با لولوبیها نیز دچار درگیری شده باشند. [۲۱]
در سال ۲۲۳۰ ق. م. سلسله سارگونی به وسیلهٔ کوهنشیان بربر گوتی از سمت شمال غربی منقرض شد، و از سال ۲۲۳۰ ق. م. ت حدود ۲۱۲۰ ق. م. هم سومر و اکد تحت سلطه گوتیها در آمدند…. اکدیها و سومریها بلاخره گوتیها را بیرون رانده و طردشان کردند. [۲۲] در واقع منجی و رهانندهٔ اکد و نیز سومر یک نفر اکدی نبوده، بلکه سومری بوده است. این شخص «اوتوکهگال Utukegal» از اهالی اوروک بود که حدود ۲۱۱۳-۲۱۲۰ ق. م حکومت میکرده است.
نوع : pdf
نوع نگارش : فارسی
تعداد صفحات : 30
تعداد جلد : 1
دیدگاه ها